..........، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

در انتظار معجزه ی خدا

گفتگو فرشته با خدا

1391/2/17 9:42
نویسنده : مهدیه
1,373 بازدید
اشتراک گذاری

کودکی که آماده تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید...............


کودکی که آماده تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید: «می گویند فردا شما مرابه زمین می‌فرستید،

اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟»

خداوند پاسخ داد: « از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام. او

از تو نگهداری خواهد کرد.»

اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه :«اما اینجا در بهشت،

من هیچ کار جز خندین و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.»

خداوند لبخند زد «فرشته تو برایت آواز می خواند، و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق

او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.»

کودک ادامه داد: «من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟»

خداوند او را نوازش کرد و گفت: «فرشته تو، زیباترین و شیرین ‌ترین واژه‌هایی را که ممکن است

بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه

صحبت کنی.»

کودک با ناراحتی گفت: «وقتی می خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟»

اما خدا برای این سئوال هم پاسخی داشت: «فرشته‌ات، دستهایت را درکنار هم قرار خواهد داد و

به تویاد می‌دهد که چگونه دعاکنی.»

کودک سرش رابرگرداند وپرسید: «شنیده‌ام که در زمین انسانهای بدی هم زندگی می‌کنند.

چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟ »

- «فرشته‌ات از تو محافظت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود.»

کودک با نگرانی ادامه داد: «اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی‌توانم شما راببینم،

ناراحت خواهم بود.»

خدواند لبخند زد و گفت:‌ «فرشته‌ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه

بازگشت نزد من را خواهد آموخت، گر چه من همیشه درکنار تو خواهم بود.»

در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می‌شد. کودک می‌دانست که باید

به زودی سفرش را آغاز کند.

او به آرامی یک سئوال دیگر از خداوند پرسید: «خدایا ! اگر من باید همین حالا بروم لطفاً نام

فرشته‌ام را به من بگویید.»

خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد:

«نام فرشته‌ات اهمیتی ندارد. به راحتی او را مادر صدا کن ...»

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ني ني شكلك
17 اردیبهشت 91 19:02
مهديه خانم لينكت كردم من اين متني كه نوشتيد بارها و بارها خوانده ام فوق العاده دوستش دارم الهي يه روز معجزه رو به زودي خواهي ديد آمين


مهدیه:ممنون عزیزم
نی نی ناز
18 اردیبهشت 91 14:54
مهدیه جان انشالله تمام منتظرای فرشته اسمونی به زودی به خواستشون برسن
عزیزم لینک کرذدم از اشنایتون خوشبختم


ممنون گلم آدرستو برام نذاشتی که................
مامان عسل
21 اردیبهشت 91 7:31
پشت هر کوه بلند سبزه زاریست پر از یاد خدا و در آن باغ کسی می خواند که خدا هست، دگر غصه چرا؟!؟!... آرزو دارم:خورشید، رهایت نکند غم، صدایت نکند ظلمت شام، سیاهت نکند و تو را از دل آنکس که دلت در تن اوست حضرت دوست جدایت نکند...